دار و دسته (رُ دَ تَ / تِ) پیروان و اطرافیان چیزی یا کسی، دار و دستۀ فلان کس، دارو دسته راه انداختن، برانگیختن یاران و اطرافیان ادامه... پیروان و اطرافیان چیزی یا کسی، دار و دستۀ فلان کس، دارو دسته راه انداختن، برانگیختن یاران و اطرافیان لغت نامه دهخدا
دار و دسته دسته گروه، اطرافیان شخص طرفداران ادامه... دسته گروه، اطرافیان شخص طرفداران تصویر دار و دسته فرهنگ لغت هوشیار